بررسی سریال رمضانی شبکه یک ((از یادها رفته))
یکی دیگر از سریال های جذاب و دیدنی ماه مبارک رمضان که در شبکه یک سیما در ساعت 22 پخش می شود به نام سریال (از یادها رفته) که ب هنر نمایی بازیگران معروف و به تهیه کنندگی آقای اکبر تحویلیان و کارگردانی آقای بهرام بهرامیان در این مجموعه تاریخی هستند. هدف ما در این پست بررسی سریال رمضانی شبکه یک ((از یادها رفته)) می باشد.
داستان این فیلم زیبا و پر طرفدار، درباره زندگی دختری است به نام مهربانو که در دهه بیست هجری شمسی است که بعد از تحصیل در فرانسه به وطن خود باز میگردد که حوادثی بعد از بازگشت او رخ می دهد.
همه چیز درباره سریال رمضانی از یادها رفته
این سریال زیبا که شخصیت اصلی و مهم آن شخصی به نام مهربانو است که سریال درباره زندگی این شخص ساخته شده است. مهربانو که نقش آن را هلیا امامی بازی میکند داستان در خصوص عشقی است که بین او و خسرو با نقش آفرینی حسین یاری است.
این سریال دهه ۲۰ را به تصویر میکشد و داستانهایی از مردمان آن روزگار، مشاغل مختلف و حتی اختلاف طبقاتی آن سالها را به روایت میکنیم. به طور مثال رضا یزدانی فردی از طبقه مرفه است که سرگرمی او بوکس است. اختلاف طبقاتی یکی از ویژگیهای آن دوره تاریخی است و در داستان یک خانواده به شدت پولدار و قجری و یک خانواده به شدت ضعیف و فقیر است و به طور مثال پِهِن جمع میکنند و به عنوان سوخت میفروشند.
هنر نمایی بازیگران سریال از یادها رفته
آقای حسین یاری در نقش خسرو،خواستگار مهربانو،یکی از شریکان بیمارستان حسام خان و پدر حسام
خانوم بیتا فرهی در نقش مادر مهراد و فروغ،شکوه السلطنه
خانوم هلیا امامی در نقش مهربانو،
آقای کامران تفتی،ادر - نوکر خسرو
آقای حبیب دهقاننسب،تابک - برادر شکوه السلطنه و دایی فروغ و مهراد
آقای علیرام نورایی،
آقای رضا یزدانی در نقش مهراد، خواستگار مهربانو،بوکسور و صاحب تجارتخانه مستوفی
خانوم میترا حجار در نقش خواهر مهراد ،فروغ الزمان - پزشک جراح بیمارستان حسام خان)
خانوم سیما تیرانداز،فریده - زن بابای مهربانو و زن پرویز
خانوم لیلا بلوکات،قمر مهرگان - خواهر خسرو
آقای مهدی فقیه،
آقای رسول نجفیان،رویز شکیبا - پدر مهربانو و خیاط
آقای یوسف مرادیان،
آقای پوریا پورسرخ،
آقای سیدمهرداد ضیایی،
آقای مهدی سلوکی،بهروز - دایی مهربانو و برادر فریده
ارسلان قاسمی، آقای حسین پاکدل
کارگردان سریال رمضانی از یادها رفته
سریال از یادها رفته پنجمین سریال بهرامیان است. کارگردانی که فعالیتش در تلویزیون را با «مشق عشق» در اوایل دهه 80 شروع کرد. سریالی که نکته مهمش حضور بدون ریش مرحوم جوهرچی برای اولین بار بود و ساعت خالی شبانه مردم را پر میکرد.
کار بعدیاش اما حاشیهساز و تاثیرگذار بود. بهرامیان «ساعت شنی» را پنج سال پس از «مشق عشق» ساخت. «ساعت شنی» درباره رحم اجارهای بود و در زمان پخش خود، با انتقادهای زیادی همراه بود و حتی برخی از نمایندگان مجلس نسبت به پخش این سریال از تلویزیون اعتراض کرده و حتی به رئیس وقت سازمان صداوسیما نامه نوشتند و گفتند که این سریال بدآموزی دارد. قسمتهای انتهایی این سریال، با ممیزیهایی که خورد، کوتاه شدند.
بهرامیان بعد از این حواشی، سریالسازی را رها کرد و اولین فیلم سینماییاش را با عنوان «آل» در سال 88 ساخت؛ فیلمی که در گیشه موفق نبود. «پریناز» دومین اثر سینمایی بهرامیان یک سال بعد از «آل» ساخته شد.
این فیلم که مدت هفت سال توقیف بود سرانجام با تغییرات و حذفیات بخشهایی از آن در شهریور ۱۳۹۶ در گروه هنر و تجربه اکران شد. بهرامیان در این هفت سال، سریالهای «سقوط یک فرشته»، «جاده قدیم» و فیلم سینمایی «آینه شمعدون» را ساخت. «سقوط یک فرشته» در این میان خوب دیده شد و جزء سریالهای پربیننده سال قرار گرفت.
سریال از یادها رفته الگو گرفتن از سریال شهرزاد
این بار با موفق بودن سریال شهرزاد در نمایش خانگی و استفاده از داستان عشقی در این سریال بار دیگر تهیهکنندگان تلویزیون و سینما را ترغیب کرد تا سراغ سریالهای تاریخی– عاشقانه بروند، هرچند «شهرزاد» هم در سری دوم و سومش نه طرفداران قبلیاش را داشت و نه قوت و قدرت سری اول را.
با این همه صداوسیما احساس کرد که این مدل سریال بین مردم طرفدار دارد و پخش و موفقیت نسبی «بانوی عمارت» و شهرت بازیگرانش این فرضیه را بیشتر اثبات کرد. تلویزیون از سال ۹۶ دستور ساخت سریالی را داد که قرار بود به حوادث تاریخی دهه ۲۰ و پس از آن بپردازد. حالا آن دستپخت آماده است، اما نه «شهرزاد» شده است و نه «بانوی عمارت».
«شهرزاد» اگر شهاب حسینی داشت و مصطفی زمانی و یک ترانه علیدوستی که بین این دو نفر مردد بود، اما این بار رضا یزدانی را داریم که مخاطب بیشتر بهعنوان خواننده موسیقی پاپ راک میشناسندش و در میان مثلث عشقی با بازی حسین یاری و هلیا امامی قرار گرفته است. استفاده از الگوی عاشقانه ساختن که به خاطر موفقیتش در شبکه نمایش خانگی، گویا قرار است به رویه ساخت سریال در صداوسیما تبدیل شود.
نکته پایانی سریال رمضانی از یادها رفته
تیتراژخوانی سریالها هم حکایت خودش را دارد. زمانی گفته میشد که مافیای تیتراژ وجود دارد و به جز چند خواننده، خواننده دیگری حق ندارد برای تیتراژ سریالها بخواند، حالا ظاهرا چند سالی است که صداهای تازهای وارد سازمان صداوسیما شدهاند. یکی از این صداها که با آهنگ «ماه و ماهی» یکدفعه معروف شد، حجت اشرفزاده است. اشرفزاده در «از یادها رفته» هم تیتراژ پایانی سریال و آهنگهای میانیاش را خوانده است.
در تیتراژ پایانی شعری از استاد شفیعیکدکنی را با آهنگسازی امیر توسلی خوانده است. «دست به دستِ مدعی، شانه به شانه میروی! / آه که با رقیب من؛ جانب خانه میروی» یکی از معروفترین اشعار استاد کدکنی است.
خوانندگان اندکی برای خواندن سراغ اشعار ایشان آمدهاند. تهیهکننده و خواننده این سریال درباره حق مادی و معنوی این شعر هنوز اظهارنظری نکرده است. اما جدا از مسائل حقوقی باید گفت که این تیتراژ، اتفاق تازهای برای اشرفزاده رقم نزده است در حالی که این غزل با افسوس و حسرت شروع میشود، اما اشرفزاده بیدلیل با گام بالا آن را میخواند و مخاطب در همان شروع آن را پس میزند.
منتظر کارهای بعدی اشرفزاده میمانیم تا ببینیم آیا فقط همکاریاش با علیرضا بدیع منجر به شاهکار میشود یا با شاعران و آهنگسازان دیگر هم میتواند درخشان ظاهر شود.